- تاریخ ثبتنام
- 10/3/24
- ارسالیها
- 102
- پسندها
- 362
- امتیازها
- 1,853
- مدالها
- 4
سطح
4
- نویسنده موضوع
- #11
- من میخوام برم قصر خودم. برای خودمه و تعداد خیلی کمی آدرسش رو میدونن. با لیفت¹ میرم.
مسواک را از دهانش بیرون میآورد.
- خب پس آدرس اونجا رو بده، من برات بگیرم.
در ذهنم محاسبه میکنم.
- هشتاد و سه متر دیگه. سمت راست.
رانندهی لیفت، سوارم میکند و با تمام سرعت، رانندگی میکند. خیلیخب، بدبینیم را برمیگردانم! از مسیر همیشگی نمیرود.
- اسمت چیه؟
مطمعنم رنگ از رخم پریده است.
- بهتوچه؟ گزارشت میکنما!
قهقههای از پشت ماسک سیاه رنگش میزند.
- بکن! فوقش اخراجه دیگه!
گوشیام در جیب هودی، ویوره میخورد.
<<لیفت شما، رسید! با تشکر از انتخاب شما...>>
لیفت؟ الان رسید؟ پس...من الان سوار ماشین کی شدم؟
از داخل آیینه نگاهی میاندازد.
- چیشده دخترکوچولو؟ گزارش کردی؟
بعد از زدن حرفش، صدای...
مسواک را از دهانش بیرون میآورد.
- خب پس آدرس اونجا رو بده، من برات بگیرم.
در ذهنم محاسبه میکنم.
- هشتاد و سه متر دیگه. سمت راست.
رانندهی لیفت، سوارم میکند و با تمام سرعت، رانندگی میکند. خیلیخب، بدبینیم را برمیگردانم! از مسیر همیشگی نمیرود.
- اسمت چیه؟
مطمعنم رنگ از رخم پریده است.
- بهتوچه؟ گزارشت میکنما!
قهقههای از پشت ماسک سیاه رنگش میزند.
- بکن! فوقش اخراجه دیگه!
گوشیام در جیب هودی، ویوره میخورد.
<<لیفت شما، رسید! با تشکر از انتخاب شما...>>
لیفت؟ الان رسید؟ پس...من الان سوار ماشین کی شدم؟
از داخل آیینه نگاهی میاندازد.
- چیشده دخترکوچولو؟ گزارش کردی؟
بعد از زدن حرفش، صدای...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.