شاعر‌پارسی اشعار قیصر امین پور

snow80

کاربر انجمن
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
30/8/17
ارسالی‌ها
272
پسندها
591
امتیازها
4,233
مدال‌ها
1
سن
22
سطح
4
 
  • #51
من از عهد آدم تو را دوست دارم

از آغـــاز عالــم تو را دوست دارم

چه شب ها من و آسمان تا دم صبح

سرودیم نم نم ؛ تـــــو را دوست دارم

نه خطی ، نه خالی ! نه خواب و خیالی !

من ای حس مبهــــم تــــو را دوست دارم

سلامی صمیمی تر از غـم ندیدم

به اندازه ی غم تو را دوست دارم

بیــــا تا صدا از دل سنگ خیــــزد

بگوییم با هم : تو را دوست دارم

جهان یک دهان شد همـــآواز با ما :

تو را دوست دارم ، تو را دوست دارم
 
امضا : snow80
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Es_shima

snow80

کاربر انجمن
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
30/8/17
ارسالی‌ها
272
پسندها
591
امتیازها
4,233
مدال‌ها
1
سن
22
سطح
4
 
  • #52
حرفهــــا دارم اما ... بزنم یا نزنم؟

با توام، با تو ،خدا را! بزنم یا نزنم؟

همه ی حرف دلم با تو همین است که دوست

چــــه کنــم؟ حـرف دلــــــم را بزنــــم یا نزنــم؟

عهد کردم دگر از قول و غزل دم نزنم

زیــــر قول دلــــــم آیا بزنــم یا نزنــم؟

گفته بودم کـه به دریا نزنم دل اما

کو دلی تا که به دریا بزنم یا نزنم؟

از ازل تا به ابد پرسش آدم این است:

دست بر میــــوه‌ی حوا بزنم یا نزنم ؟

به گناهی که تماشای گل روی تو بود

خار در چشـــم تمنا بزنــــم یا نزنــــم؟

دست بر دست همه عمر در این تردیدم:

بزنـــم یا نزنـــم؟ هـــا؟! بزنـــم یا نزنـــم؟
 
امضا : snow80
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Es_shima

snow80

کاربر انجمن
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
30/8/17
ارسالی‌ها
272
پسندها
591
امتیازها
4,233
مدال‌ها
1
سن
22
سطح
4
 
  • #53
با تيشه ی خيـــــــال تراشيده ام تو را

در هر بتی كه ساخته ام ديده ام تو را


از آسمــان بــه دامنـــــــــم افتاده آفتاب؟

يا چون گل از بهشت خدا چيده ام تو را


هر گل به رنگ و بوی خودش می دمد به باغ

من از تمــــام گلهـــــــا بوييده ام تـــــــــــو را


رويای آشنای شب و روز عمــــر من!

در خوابهای كودكی ام ديده ام تو را


از هــــر نظر تــــــــو عين پسند دل منی

هم ديده، هم نديده، پسنديده ام تو را


زيباپرستیِ دل من بی دليل نيست

زيـــرا به اين دليل پرستيده ام تو را


با آنكه جـز سكوت جوابم نمی دهی

در هر سؤال از همه پرسيده ام تو را


از شعر و استعـــاره و تشبيه برتــــری

با هيچكس بجز تو نسنجيده ام تو را
 
امضا : snow80
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Es_shima

snow80

کاربر انجمن
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
30/8/17
ارسالی‌ها
272
پسندها
591
امتیازها
4,233
مدال‌ها
1
سن
22
سطح
4
 
  • #54
زنده یاد قیصر امین پور



من

سالهای سال مردم

تا اینکه یک دم زندگی کردم

تو می توانی

یک ذره

یک مثقال

مثل من بمیری؟
 
امضا : snow80
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Es_shima

snow80

کاربر انجمن
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
30/8/17
ارسالی‌ها
272
پسندها
591
امتیازها
4,233
مدال‌ها
1
سن
22
سطح
4
 
  • #55
قیصر امین پور :

دو دستم ساقه سبز دعایت
گـل اشـکم نثـار خاک پایـت

دلم در شاخه یاد تو پیچیـد
چو نیلوفر شکفتـم در هوایت

به یادت داغ بـر دل مـی نشانـم
زدیده خون به دامن می فشانم

چو نــی گر نالم از سوز جـدایـی
نیستان را به آتش می کشانم

به یادت ای چـراغ روشـن مـن
ز داغ دل بسوزد دامـن مـن

ز بس در دل گل یادت شکوفاست
گرفتـه بـوی گـل پیــراهن مـن

همه شب خواب بینم خواب دیدار
دلـی دارم دلـی بـی تـاب دیدار

تو خورشیدی و من شبنم چه سازم
نه تـاب دوری و نه تاب دیــدار

سـری داریـم و سـودای غـم تـو
پـری داریـم و پــروای غم تـو

غمت از هر چه شادی دلگشاتـر
دلـی داریـم و دریــای غم تـو
 
امضا : snow80
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Es_shima

snow80

کاربر انجمن
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
30/8/17
ارسالی‌ها
272
پسندها
591
امتیازها
4,233
مدال‌ها
1
سن
22
سطح
4
 
  • #56
شعری از زنده یاد قیصر امین پور برای دخترش



بوی بهار می شنوم از صدای تو

نازکتر از گل است گل ِ گونه های تو

ای در طنین نبض تو آهنگ قلب من

ای بوی هر چه گل نفس آشنای تو

ای صورت تو آیه و آیینه خدا

حقا که هیچ نقص ندارد خدای تو

صد کهکشان ستاره و هفت آسمان حریر

آورده ام که فرش کنم زیر پای تو

رنگین کمانی از نخ باران تنیده ام

تا تاب هفت رنگ ببندم برای تو

چیزی عزیزتر ز تمام دلم نبود

ای پاره ی دلم، که بریزم به پای تو

امروز تکیه گاه تو آغوش گرم من

فردا عصای خستگی ام شانه های تو

در خاک هم دلم به هوای تو می تپد

چیزی کم از بهشت ندارد هوای تو

همبازیان...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : snow80
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Es_shima

snow80

کاربر انجمن
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
30/8/17
ارسالی‌ها
272
پسندها
591
امتیازها
4,233
مدال‌ها
1
سن
22
سطح
4
 
  • #57
سراپا اگر زرد و پژمرده‌ایم

ولی دل به پاییز نسپرده‌ایم


چو گلدان خالی لب پنجره

پر از خاطرات ترک‌خورده‌ایم


اگر داغ دل بود، ما دیده‌ایم

اگر خون دل بود، ما خورده‌ایم


اگر دل دلیل است، آورده‌ایم

اگر داغ شرط است، ما برده‌ایم


اگر دشنۀ دشمنان، گردنیم

اگر خنجر دوستان، گُرده‌ایم


گواهی بخواهید، اینک گواه

همین زخم‌هایی که نشمرده‌ایم


دلی سر بلند و سری سر به زیر

از این دست عمری به سر برده‌ایم
 
امضا : snow80
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Es_shima

snow80

کاربر انجمن
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
30/8/17
ارسالی‌ها
272
پسندها
591
امتیازها
4,233
مدال‌ها
1
سن
22
سطح
4
 
  • #58
حرف‌های ما هنوز ناتمام ....
تا نگاه می‌کنی :
وقت رفتن است
باز هم همان حکایت همیشگی!
پیش از آن‌که با خبر شوی
لحظه‌ی عزیمت تو ناگزیر می‌ شود
آی .....
ای دریغ و حسرت همیشگی
ناگهان
چقدر زود
دیر می‌شود!
 
امضا : snow80
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Es_shima

snow80

کاربر انجمن
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
30/8/17
ارسالی‌ها
272
پسندها
591
امتیازها
4,233
مدال‌ها
1
سن
22
سطح
4
 
  • #59
خوشا از دل نم اشکی فشاندن
به آبی آتش دل را نشاندن

خوشا زان عشقبازان یاد کردن
زبان را زخمه فریاد کردن

خوشا از نی، خوشا از سر سرودن
خوشا نی نامه ای دیگر سرودن

نوای نی نوایی آتشین است
بگو از سر بگیرد، دلنشین است

نوای نی، نوای بی نوایی است
هوای ناله هایش، نینوایی است

نوای نی دوای هر دل تنگ
شفای خواب گل، بیماری سنگ

قلم، تصویر جانگاهی است از نی
علم، تمثیل کوتاهی است از نی

خدا چون دست بر لوح و قلم زد
سر او را به خط نی رقم زد

دل نی ناله ها دارد از آن روز
از آن روز است نی را ناله پر سوز

چه رفت آن روز در اندیشه ی نی
که اینسان شد پریشان بیشه ی نی؟

سری سرمست شور و بی قراری
چو مجنون در هوای نی سواری

پر از عشق نیستان سینه ی او
غم غربت، غم دیرینه ی او

غم نی بند بند پیکر اوست
هوای آن نیستان...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : snow80
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Es_shima

snow80

کاربر انجمن
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
30/8/17
ارسالی‌ها
272
پسندها
591
امتیازها
4,233
مدال‌ها
1
سن
22
سطح
4
 
  • #60
بر تیر نگاه تو دلم سینه سپر کرد
تیر آمد و از این سپر و سینه گذر کرد

چشم تو به زیبایی خود شیفته‌تر شد
همچون گل نرگس که در آیینه نظر کرد

با عشق بگو سر به سر دل نگذارد
طفلی دلکم را غم تو دست به سر کرد

گفتیم دمی با غم تو راز نهانی
عالم همه را شور و شر اشک خبر کرد

سوز جگرم سوخته دامان دلم را
آهی که کشیدیم در آیینه اثر کرد

یک لحظه شدم از دل خود غافل و ناگاه
چون رود به دریا زد و چون موج خطر کرد

بی‌صبر و شکیبم که همه صبر و شکیبم
همراه عزیزان سفر کرده، سفر کرد

باید به میانجی گری یک سر مویت
فکری به پریشانی احوال بشر کرد
 
امضا : snow80
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Es_shima

موضوعات مشابه

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا